بررسی کتاب «الجماهر فی الجواهر» اثر ابوریحان بیرونی
این کتاب غالباً به اشتباه الجماهر فی معرفه جواهر نامیده می شود. الجماهر کتاب مهمی است به زبان عربی درباره ی شناخت انواع مختلف، محل معدن و نحوه ی تمیز بدل سنگ های گران بها از اصل و دیگر مسائل مربوط به گوهرها و
نویسنده: آذر آقامیرزا
مقدمه
این کتاب غالباً به اشتباه الجماهر فی معرفه جواهر نامیده می شود. الجماهر کتاب مهمی است به زبان عربی درباره ی شناخت انواع مختلف، محل معدن و نحوه ی تمیز بدل سنگ های گران بها از اصل و دیگر مسائل مربوط به گوهرها و نیز شناخت خواص فلزات و آلیاژهای معروف. الجماهر مأخذ اصلی همه ی جواهر نامه های فارسی بعدی از جمله جواهر نامه ی نظامی محمد بن ابی البرکات نیشابوری، تنسوخ نامه ی ایلخانی نصیرالدین طوسی و عرایس الجواهر ابوالقاسم کاشانی بوده است. البته بیرونی در این اثر نیز به پیروی از شیوه ی همیشگی خود، مطالب فرعی بسیار، بویژه برخی نظرات مهم اقتصادی و سیاسی را به طور پراکنده یاد کرده که نظر محققان بسیاری را به خود جلب کرده است. بیرونی الجماهر را که از آخرین آثارش به شمار می رود، در حدود 433-440 ق برای مودودبن مسعود غزنوی نوشته است.محتویات کتاب
کتاب با خطبه ای کوتاه و مقدمه ای بسیار مفصل و مشتمل بر مباحث گوناگون اغاز می شود. مقدمه پانزده «ترویحه» دارد که در هر ترویحه یک موضوع فرعی مطرح شده است. سپس در بندی که عنوان فصل بر خود دارد، از دو منبع اصلی کتاب یاد شده است. (1)بخش اصلی الجماهر 3 مقاله دارد: 1) در گوهرها؛ 2) در فلزات 3) در آلیاژها و ترکیبات فلزی مصنوع. در مقاله ی نخست از 32 گوهر و سنگ گرانبها همچون یاقوت، لعل بدخشان، الماس، مروارید، زمرد، فیروزه، عقیق یاد شده است. بیرونی پس از شرحی مفصل درباره ی یاقوت در آغاز شرح لعل بدخشان (مدخل دوم) آورده است: فاخرترین گوهرها عبارتند از: یاقوت، زمرد و مروارید؛ و شایسته است که گوهرها به ترتیب ارزششان یاد شوند، جز آنکه چون از یاقوت و اشباه آن یاد شد واجب است که لعل را نیز در پی آن آوریم. چرا که از گرانبهاترین سنگ های شبیه به یاقوت است. وی به همین مناسبت بیجاده و الماس را نیز از پی این دو یاد می کند. شرح ابوریحان درباره ی مروارید، یاقوت و زمرد مفصل ترین بخش های کتاب است.
ابوریحان ذیل مدخل مروارید که مهم ترین بخش کتاب به شمار می آید به نکات بسیار جالبی اشاره کرده است که در مورد گوهرهای دیگر مصداق ندارد. از جمله چگونگی سوراخ کردن و نحوه ی برطرف کردن عیوب مروارید، چیستی مرجان، انواع صدف ها، مناطق صید مروارید، عمق هر یک و زمان صید، چگونگی فرو رفتن در آب برای صید مروارید و تمهیداتی برای ترساندن کوسه و شیوه ی گریز فوری از این خطر.
ابوریحان مقاله ی دوم را با شرح زئبق که نزد طبیعی دانان مادر همه ی فلزات است آغاز می کند و سپس به شرح فلزات هفت گانه یعنی، طلا، نقره، مس، آهن، ارزیز یا قلع، سرب، خار صینی می پردازد. مقاله ی سوم نیز به شرح خواص 4 آلیاژ یا ترکیب فلزی مانند شبه (برنج) و اسفیذ روی اختصاص دارد.
بیرونی در الجماهیر برخلاف تقریباً همه ی مؤلفین دیگر کتب احجار یا جواهر نامه ها که معمولاً درباره ی خواص عجیب و غریب و افسانه وار سنگ ها داد سخن داده اند، نه تنها به این گونه مطالب وقعی ننهاده، بلکه چنان که پیش از این نیز اشاره شد، هرجا که توانسته با تکیه بر آزمایش و تجربه در رد این باروهای عامیانه تلاش کرده است. در واقع به جرأت می توان گفت که در میان آثار سده های میانه، و حتی در میان آثار خود بیرونی، کمتر کتابی می توان یافت که در آن به اندازه ی الجماهر بر نقش آزمایش و تجربه تأکید شده باشد. در اینجا برخی از اشارات ابوریحان در این رابطه (به جز آنچه در بخش شخصیت علمی ابوریحان آمد) نقل می شود:
1. در مورد تأثیر آتش بر لعل بدخشان: من این تأثیر را به
چشم ندیده ام و امکان امتحانش را نیز نداشتم؛ (2)
2. پیش نیامد که تفاوت وزن (در واقع چگالی) بیجاذی و یاقوت اکهب را بسنجم؛ (3)
3. پذیرش بزرگ شدن حجر القمر (نام دیگر بلور) و موارد مانند آن موکول به تجربه است. (4)
4. و برای من در این مورد (یکی از خواص اسپید روی) شبهاتی وجود دارد که جز به تجربه و آزمایش های پی در پی حل نخواهد شد و این روزها امکان چنین کاری فراهم نشد. (5)
5. وی همچنین نظر کندی درباره ی چگالی اندک زمرد را با تکیه بر آزمایش رد می کند و در جاهای دیگر نیز بر اهمیت تجربه و آزمایش تأکید می ورزد. (6)
مآخذ الجماهر فی الجواهر
مهم ترین مآخذ ابوریحان به تأکید خود وی دو کتاب است: نخست الجواهر و الاشباه کندی، که بیرنی نویسنده ی آن را (البته با چشم پوشی از برخی اشکالات وی) می ستاید و دیگر مقاله ای فارسی از نصر بن یعقوب دینوری کاتب که مبتنی بر کتاب کندی بوده است. اما به نظر می رسد که ابوریحان به کتاب مهم الجواهر و صفاتها، نوشته ی یوحنا بن ماسویه (د 243 ق)، که کندی کتاب الجواهر و الاشباه خود را عمدتاً براساس آن نوشته (البته بدون اشاره به نام ابن ماسویه)، دسترسی نداشته و به همین جهت تنها یک بار از ابن ماسویه نقل کرده است. (7) در نتیجه باید گفت که ستایش ابوریحان از کتاب کندی، بیشتر شایسته ی این پزشک مشهور ایرانی است. بیرونی به سخنان گوهرشناسان آن روزگار و از میان آنان بیشتر به دو برادر به نام حسن و حسین رازی (زنده در 433 ق) نیز استناد می کند. زیرا گرچه گوهریان در دروغ پردازی، بزرگنمایی و داستان سرایی به صنف شکارچیان و بازاریان می مانند، اما گاه چاره ای جز پذیرش نظر آنان وجود ندارد و تنها می توان تا حد امکان در تصحیح این اخبار کوشید. چه بطلمیوس نیز به ناچار برای تصحیح مسافات میان شهرها به سخن بازرگانان اعتماد کرده است. ابوریحان از آثاری چون الجواهر حمزه ی اصفهانی (بیشتر درباره ی نام فارسی گوهرها و وجه تسمیه ی هر یک)، کناش ابوالحسن طبری ملقب به تُرَنجی، که باید همان المعالجات البقراطیه باشد، برخی آثار فارسی همچون نوبوسته، الآیین و منابع دیگر نیز بهره برده است. (8) تأکید همیشگی ابوریحان به یاد کرد منابع، موجب شده است که الجماهر و بویژه مقدمه ی آن، همچون دیگر آثار بیرونی، از مآخذ مهم تاریخ علم به شمار آید. زیرا گذشته از بهره گیری وی از برخی روایات شفاهی که شاید هرگز در جای دیگری به رشته ی تحریر درنیامده باشد، شماری از آثار یاد شده در الجماهر متأسفانه از میان رفته اند و تنها با توجه به مقدمه ی ابوریحان و نیز آنچه از این آثار نقل کرده می توان به محتوای آنها آگاه شد. مثلاً از سخن بیرونی درمی یابیم که نوشته ی نصر بن یعقوب که احتمالاً کهن ترین گوهرنامه ی فارسی دوره ی اسلامی بوده، مقدمه ای درباره ی گوهرشناسان روزگار مروانیان و عباسیان داشته است. اما بیرونی برخلاف نصر به یاد کرد چند گوهری مشهور چون عون عبادی، بشر بن شاذان و کندی بسنده می کند.کتاب الجماهر نخستین بار به کوشش فریتس کرنکو در 1355 ق / 1936 م در حیدرآباد دکن به چاپ رسید در حالی که مهم ترین نسخه ی کتاب دیر به دست مصحح رسید و تأثیر چندانی بر کیفیت کار نگذاشت. این چاپ بارها به صورت افست در بیروت البته بدون فهرست اعلام تجدید شده است. سرانجام نبیل مسعودی با نام مستعار یوسف الهادی این کتاب را به وجهی نیکو تصحیح کرده که در 1374 ق / 1995 م به همراه حواشی و فهارس سودمند و مقدمه ای مفصل (که بیشتر به اثبات تشیع بیرونی اختصاص دارد) و توسط انتشارات میراث مکتوب در تهران به چاپ رسیده است. حکیم محمد سعید نیز این کتاب را به انگلیسی ترجمه کرده که در 1989 م با عنوان کتاب بیرونی در معدن شناسی (9) در اسلام آباد به چاپ رسیده است.
پی نوشت ها :
1. در این باره به بند مآخذ الجماهر مراجعه شود.
2. ابوریحان بیرونی، الجماهر فی الجواهر، ص 158.
3. همان، ص 165.
4. همان، ص 294.
5. همان، ص 433.
6. همان، صفحات 264، 220-221.
7. همان، ص 419.
8. همان، صفحات 103-104.
9. Hakim M. Said, Al-Biruni's Book on Mineralogy.
آقامیرزا، آذر؛ (1388)، نادره ی دوران (مروری بر زندگی و آثار ابوریحان بیرونی)، تهران: همشهری، اول بهار 1389
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}